برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اسب برخی از شخصیت های شاهنامه

 و.ک(232) 

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی 

***

اسب برخی از شخصیت های شاهنامه

***
شبدیز، اسب بهرام گور:
 مرا اسب شبدیز و شمشیر تیز / نگیرم فریب و ندانم گریز –
 برانگیخت شبدیز بهرام را / همی تیز کرد او دلارام را –
 همی راند شبدیز را نرم نرم / برین گونه تا روز برگشت گرم  -

شبدیز، اسب گیو گودرز:
 برانگیخت از جای شبدیز را / تن و جان بیاراست آویز را  -


شبدیز، اسب لهراسب و گشتاسب:
 شب تیره شبدیز لهراسبی / بیاورد با زین گشتاسبی -

بهزاد، شبرنگ بهزاد، اسب سیاوش، کیخسرو  و سپس گشتاسب.
اسب گشتاسب:
 سیه رنگ بهزاد را پیش خواست / تو گفتی که بیستون ست راست –
بیارید گفتا سیاه مرا / نبردی قبا و کلاه مرا –

گشتاسب بهزاد را که به بستور می دهد تا کین زریر را باز ستاند:

 بدو داد پس شاه بهزاد را / سپه جوشن و خود پولاد را –
 پس شاه کشته میان را ببست / سیه رنگ بهزاد را برنشست –
 خرامید تا رزمگاه سپاه / نشسته بران خوب رنگ سیاه –
منم گفت بستور پور زریر / پذیره نیاید مرا نره شیر –
 چو پاسخ ندادند آزاد را / برانگیخت شبرنگ بهزاد را –

ابلق مشک دم، اسب بهرام چوبینه:
نشست از بر ابلق مشک دم / خنیده سرافراز رویینه سم –

شبدیز، اسب خسرو پرویز:

نگیرم فریب و ندارم گریز / مرا اسب شبدیز و شمشیر تیز -

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد