برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

داد و آبادگری، بیداد و ویرانگری، سنگ ِ محک ِ سنجش عیار شاهان در شاهنامه. بخش - ۵ - ضحاک

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
دادگری و آبادگری، دو همزاد و دو معیار برای ارزشگزاری وجه مثبت و بیدادگری و ویرانگری، دو همزاد و دو معیار برای نمایش وجه منفی شاهان در شاهنامه.
***
عیار ِ ضحاک*
***
بیدادگری:
 
به خون پدر گشت همداستان/ز دانا شنیدم من این داستان-
به چاه اندر افتاد و بشکست پست/ شد آن نیکدل مرد یزدانپرست-
فرومایه ضحاک بیدادگر/ بدین چاره بگرفت جای پدر-
به سر برنهاد افسر تازیان/ بریشان ببخشید سود و زیان-
 
به بیداد، جمشید را بکشت:
 چو ضحاکش آورد ناگه به چنگ/ یکایک ندادش زمانی درنگ-
به ارش سراسر به دو نیم کرد/ جهان را ازو پاک بی بیم کرد-

 ویرانگری:
ندانست جز کژی آموختن/جز از کشتن و غارت و سوختن-
 پس آیین ضحاک وارونه خوی/چنان بد که چون می بُدَش آرزوی-
 ز مردان جنگی یکی خواستی/بکُشتی چو با دیو برخاستی-
 نهان گشت کردار فرزانگان/پراگنده شد کام دیوانگان-
هنر خوار شد جادویی ارجمند/نهان راستی آشکارا گزند-
شده بر بدی دست دیوان دراز/به نیکی نرفتی سخن جز به راز-
........................................................................
پ ن:
* ضحاک، اژی دهاک یا اژدها فش، پسر مرداس تازی:
پسر بد مراین پاکدل را یکی/کش از مهر بهره نبود اندکی-
جهانجوی را نام ضحاک بود / دلیر و سبکسار و ناپاک بود-
جمشید را با اره به دو نیم کرد.
ارنواز و شهرنواز (دختران جمشید) راتصرف کرد.
   بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد