بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شخصیت های شاهنامه، همدیگر را چگونه می بینند؟ - بخش 20 - بیژن، از زبان تخوار
***
تخوار نزد فرود از بیژن سخن میگوید:
نگه کن ببین تا ورا نام چیست/بدین مرد جنگی که خواهد گریست-
بخسرو تخوار سراینده گفت/که این را ز ایران کسی نیست جفت-
که فرزند گیوست مردی دلیر/بهر رزم پیروز باشد چو شیر-
ندارد جز او گیو فرزند نیز/گرامیترستش ز گنج و ز چیز-