و.ک(084)
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
هنر، خرد، نژاد و داد، ارکان ِ چهار گانه "عناصر اربعه" ی دیدگاه و باور ِ حکیم فرزانه طوس در شاهنامه.
پرداختن به سیما و نقش ِ هنر، خرد، نژاد (گوهر ) و داد، در لا به لای بیت های شاهنامه موج می زند.
***
نژاد، ذاتی ست:
گهر آنک از فر یزدان بود
نیازد به بد دست و بد نشنود
نژاد آنک باشد ز تخم پدر
سزد کاید از تخم پاکیزه بر
*
ارزش و بهای نژاد با هنر، خرد و داد ست که مفهوم می یابد:
ازین هر سه گوهر بود مایهدار
که زیبا بود خلعت کردگار
*
هنر، اکتسابی ست:
هنر گر بیاموزی از هر کسی
بکوشی و پیچی ز رنجش بسی
*
هنر، خرد، نژاد و داد، تار و پود ِ در هم تنیده و محو کننده ی آز و رنج و غم اند:
چو این چار با یک تن آید بهم
براساید از آز وز رنج و غم
هنر با نژادست و با گوهر است
سه چیزست و هر سه بهبند اندرست
*
و گاه در تقابل و برتری جویی از یک دیگرند:
هنر بهتر از گوهر نامدار
هنرمند باید تن شهریار
هنر کی بود تا نباشد گهر
نژاده بسی دیدهای بیهنر
*
آنگاه که هنر و نژاد و داد یابی، بایسته و شایسته ی به کمال رسیدن با خرد باشی:
چو هر سه بیابی خرد بایدت
شناسندهٔ نیک و بد بایدت
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده زو برخورد
*
و به فرجام، این خرد ست که سرآمد ارکان چهار گانه ی مانیفست حکیم فرزانه طوس ست:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
بهادر امیرعضدی