و.ک(024)
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
آداب و تشریفات در پذیرش و شان دادن به فرستاده گان و سفیران دشمن.
***
در شاهنامه، برای سفیران و پیام آوران سپاه دشمن نیز حرمت می نهند و شان و شوکت می دهند:
خجسته منوچهر بر دست شاه/نشسته نهاده به سر بر کلاه-
به زرین عمود و به زرین کمر/زمین کرده خورشیدگون سر به سر-
دو رویه بزرگان کشیده رده/سراپای یکسر به زر آژده-
به یک دست بربسته شیر و پلنگ/به دست دگر ژنده پیلان جنگ-
برون شد ز درگاه شاپور گرد/فرستادهٔ سلم را پیش برد-
فرستاده چون دید درگاه شاه/پیاده دوان اندر آمد ز راه-
چو نزدیک شاه آفریدون رسید/سر و تخت و تاج بلندش بدید-
ز بالا فرو برد سر پیش اوی/همی بر زمین بر بمالید روی-
گرانمایه شاه جهان کدخدای/به کرسی زرین ورا کرد جای-
فرستاده بر شاه کرد آفرین/که ای نازش تاج و تخت و نگین-
زمین گلشن از پایهٔ تخت تست/زمان روشن از مایهٔ بخت تست-
همه بندهٔ خاک پای توایم/همه پاک زنده به رای توایم-
پیام دو خونی به گفتن گرفت/همه راستیها نهفتن گرفت-
بهادر امیرعضدی