برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
جبر در شاهنامه - فردوسی، جبراندیش ِ اختیار گزین - 17 - نماد ِ جبر، از زبان حکیم طوس.
**
جبر و جبر اندیشی، در قامت ِ چرخ، سرنوشت، دهر، قضا، قَدَر، آفرینش، اختر، آسمان، روزگار، سپهر، جهان، سرای سپنج، گیتی و گنبد تیزگرد، جا به جا در شاهنامه، خود می نمایانند. و در برابر، این جبر ِ ناشی از باور ِ حکیم طوس، اختیار گزینی حکیم نیز در هیئت و هیبت سلحشورانه ی پهلوانان شاهنامه اش به رخ کشیده می شود. آنگاه این مرگ(شکارگر انسان)، فراز و قله ی چیرگی جبر ست که مقهور و شکار ِ اختیار گزینی ِ ناشی از روحیه و باور ِ پهلوانان و یلان شاهنامه می شود.
***
جبر باوری از زبان حکیم طوس
***
سهراب از هجیر، جویای پدرش رستم ست:
همی نام جست از زبان هَجیر،/مگر کان سخنها شود دلپذیر.-
نبشته به سر بر دگرگونه بود،/ز فرمان نکاهد نخواهد فزود.-
پرسش دوباره ی سهراب از هجیر:
نشان پدر جست و با او نگفت،/همی داشت آن راستی در نهفت.-
تو گیتی چه سازی که خود ساخت ست،/جهاندار ازین کار پرداخت ست.-
زمانه نبشته دگرگونه داشت،/چنان کاو گذارد بباید گذاشت.-
.........................................
پ ن:
نبشته، نوشته، سرنوشت
بهادر امیرعضدی