برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نکته، شرحی بر لَخت ِ "بنهاد و تفت" در مصرع دوم چند بیت در شاهنامه و پیوند با مصرع پیشین بیت پسین:
چو بشنید نوذر که قارن برفت،
دمان از پسش روی بنهاد و تفت،
همی تاخت* کز روز بد بگذرد
سپهرش مگر زیر پی نسپرد
*تفت همی تاخت(به مفهوم تفت، گرازان و تازان تاخت)
*
سپاه انجمن کرد و پویان برفت
چو شیر از پسش روی بنهاد و تفت،
چو تنگ اندر آمد* بر شهریار
همش تاختن دید و هم کارزار
*آنچنان که تفت و توفنده و تازان، تنگاتنگ شهریار اندر آمد، ...
*
و دو بیت دیگر در شاهنامه:
چو زال سپهبد ز پهلو برفت
دمادم سپه روی بنهاد و تفت،
به طوس و به گودرز فرمود* شاه
کشیدن سپه سر نهادن به راه
*زال توفنده و دمان و آمرانه به طوس و کودرز فرمان داد، ...
*
فرستاده تازی برافگند و رفت،
به بربرستان روی بنهاد و تفت،
چو نامه بر شاه ایران رسید*،
بران گونه گفتار بایسته دید
*چون نامه بوسیله ی فرستاده ی تازی، تفت و به شتاب به شاه ایران رسید، ...
درین بیت ها، تفت با مصرع بیت بعدی در هم تنیده و آخته هست. چنانچه همگی میدانیم، بیت اول و دوم اصطلاحا، موقوف المعانی هستند.
بهادر امیرعضدی