برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نظری به دیدگاه مطرحِ زن و فرزندِ دختر از قدیم - (بخش دوم)
***
نظری به دیدگاه مطرحِ زن و فرزندِ دختر از قدیم، که رّد و رگه اش تا امروز و امروزی ها نیز تداوم دارد.
***
زن از دید شیرین:
به سه چیز باشد زنان را بهی / که باشند زیبای گاه مهی –
یکی آنک « باشرم و با خواستست » / که جفتش بدو خانه آراستست –
دگر آنکه « فرخ پسر زاید » او / ز شوی خجسته بیفزاید او –
سه دیگر که بالا و رویش بود / به « پوشیدگی نیز مویش بود» -
***
زن از دید اسفندیار:
چنین گفت با مادر اسفندیار / که نیکو زد این داستان هوشیار-
که « پیش زنان، راز هرگز مگوی » / چو گویی سخن باز یابی به کوی –
« مکن هیچ کاری به فرمان زن » / که هرگز « نبینی زنی رای زن » -
پر از شرم و تشویر شد مادرش/ز گفته پشیمانی آمد برش-
و
به مادر چنین گفت پس جنگجوی / که نابردن کودکان نیست روی –
« چو با زن پس پرده باشد جوان / بماند منِش پست و تیره روان » -
زن از دید اسفندیار:
ز بهمن برآشفت اسفندیار/ورا بر سر انجمن کرد خوار-
بدو گفت کز مردم سرفراز/نزیبد که با زن نشیند به راز-
وگر کودکان را بکاری بزرگ/فرستی نباشد دلیر و سترگ-
زن از دید ریدکِ زال.
ریدک(سلاحدار) زال به پرستندگان رودابه:
دلاور که پرهیز جوید ز جفت/بماند بآسانی اندر نهفت-
بدان تاش دختر نباشد ز بن/نباید شنیدنش ننگ سخن-
***
واقعیتِ موجود اینست که مسیرِ تاریخیِ طی شده ی زنان، چندان هم هموار نبوده و "امروز هم نیست". کوبیدن و هموار کردن این ناهمواری ها صد البته همت، "پایمردی" و تلاشی نفس گیر را می طلبد.