برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
خواب دیدن در شاهنامه ( ۵ ) - خواب دیدن فردوسی
***
نقش توجیه گر و راهگشای خواب دیدن در روند رخدادها در شاهنامه
نگر خواب را بیهده نشمری / یکی بهره دانی ز پیغمبری -
***
حکیم بزرگوار طوس، برای مقدمه چینی و بستر سازی برای روند پدیده ها و رخداد های آتی داستان ها و (سوژه هایش)، از خواب و الهام گرفتن از نهاد ِ نهان یا (رویای صادق) شخصیت یا (پرسوناژ) هایش با نبوغی سرشار وام می ستاند.
فردوسی فارغ از این که این بخش را الحاقی بدانیم یا ندانیم، از خواب خویش می گوید.
***
خواب دیدن فردوسی پیش از وصف سلطان محمود:
بر اندیشه ی شهریار زمین / بخفتم شبی لب پر از آفرین -
دل من چو نور اندر آن تیره شب / نخفته گشاده دل و بسته لب -
چنان دید روشن روانم به خواب / که رخشنده شمعی برآمد ز آب -
همه روی گیتی شب لاژورد / از آن شمع گشتی چو یاقوت زرد -
در و دشت برسان دیبا شدی / یکی تخت پیروزه پیدا شدی -
نشسته برو شهریاری چو ماه / یکی تاج بر سر به جای کلاه - ...
و بدین سان ست که فضا سازی و بستر ِ مساعد برای ستودن سلطان محمود چیده می شود:
چو بیدار گشتم بجستم ز جای / چه مایه شب تیره بودم به پای -
بر آن شهریار آفرین خواندم / نبودم درم جان برافشاندم -
به دل گفتم این خواب را پاسخ است / که آواز او بر جهان فرخ است -