برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
خواب دیدن در شاهنامه ( ۱۰ ) - خواب دیدن طوس نوذر، سیاووش را
***
نقش توجیه گر و راهگشای خواب دیدن در روند رخدادها در شاهنامه
نگر خواب را بیهده نشمری / یکی بهره دانی ز پیغمبری -
***
حکیم بزرگوار طوس، برای مقدمه چینی و بستر سازی برای روند پدیده ها و رخداد های آتی داستان ها و (سوژه هایش)، از خواب و الهام گرفتن از نهاد ِ نهان یا (رویای صادق) شخصیت یا (پرسوناژ) هایش با نبوغی سرشار وام می ستاند.
***
خواب دیدن طوس نوذر، سیاووش را در جنگ هماون:
شبی داغ دل پر ز تیمار، طوس / بخواب اندر آمد گه زخم کوس -
چنان دید روشن روانش بخواب / که رخشنده شمعی برآمد ز آب -
بر شمع رخشان یکی تخت عاج / سیاوش بران تخت با فر و تاج -
لبان پر ز خنده زبان چربگوی / سوی طوس کردی چو خورشید روی -
که ایرانیان را هم ایدر بدار / که پیروزگر باشی از کارزار -
بزیر گل اندر همی میخوریم / چه دانیم کین باده تا کی خوریم -
ز خواب اندر آمد شده شاد دل / ز درد و غمان گشته آزاد دل -
و بدین سان فردوسی پرده ی آغاز نبرد سپهسالار طوس با پیران با کمک گرفتن از خاقان و کاموس کشانی و سپاهی ( ز مرز سپیجاب تا دشت روم ) بالا می برد:
بگودرز گفت ای جهان پهلوان / یکی خواب دیدم بروشن روان -
نگه کن که رستم چو باد دمان / بیاید بر ما زمان تا زمان -
بفرمود تا برکشیدند نای / بجنبید بر کوه لشکر ز جای -
ببستند گردان ایران میان / برافراختند اختر کاویان -
بیاورد زان روی پیران سپاه / شد از گرد خورشید تابان سیاه -
از آواز گردان و باران تیر / همی چشم خورشید شد خیره خیر -