برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شایسته سالاری در شاهنامه ی فردوسی - ۳ - زال در مصاف ِ آزمون سه گانه ی منوچهر - رزمایش ِ زال
***
نقش مشاوره، همگرایی، تفوق ِ خرد جمعی بر خواست و سلیقه ی فردی.
شایسته سالاری، نخبه گرایی و نخبه گزینی بر بنیاد آزمون، به خوبی در این بخش از داستان زال و رودابه ی شاهنامه ی فردوسی نمایان ست.
***
آزمون سوم، سنجش استعداد جنگی و توان رزمی زال:
بدو گفت شاه ای جوانمرد گُرد / یک امروز نیزت بباید سپرد -
بفرمود تا سنج و هندی درای / به میدان گذارند با کره نای -
ابا نیزه و گرز و تیر و کمان / برفتند گردان همه شادمان -
کمانها گرفتند و تیر خدنگ / نشانه نهادند چون روز جنگ -
...
بپیچید هر یک به چیزی عنان / به گرز و به تیغ و به تیر و سنان -
به گردنکشان گفت شاه جهان / که با او که جوید نبرد از مهان -
...
چنان شد که مرد اندر آمد به مرد / برانگیخت زال اسپ و برخاست گرد -
نگه کرد تا کیست زیشان سوار / عنان پیچ و گردنکش و نامدار -
...
به آواز گفتند گردنکشان / که مردم نبیند کسی زین نشان -
هر آن کس که با او بجوید نبرد / کند جامه مادر برو لاژورد -
...
برو آفرین کرد شاه بزرگ / همان نامور مهتران سترگ -
منوچهر پیروزی زال در آزمون سه گانه را به سام نیرم نامه میکند:
پس آن نامه ی سام پاسخ نوشت / شگفتی سخنهای فرخ نوشت -
که ای نامور پهلوان دلیر / به هر کار پیروز برسان شیر -
نبیند چو تو نیز گردان سپهر / به رزم و به بزم و به رای و به چهر -
همان پور فرخنده زال سوار / کزو ماند اندر جهان یادگار -
رسید و بدانستم از کام او / همان خواهش و رای و آرام او -
برآمد هر آنچ آن ترا کام بود / همان زال را رای و آرام بود -
همه آرزوها سپردم بدوی / بسی روزه فرخ شمردم بدوی -
ز شیری که باشد شکارش پلنگ / چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ -
گسی کردمش با دلی شادمان / کزو دور بادا بد بدگمان-
بهادر امیرعضدی