برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
پند های شاهنامه فردوسی - بخش (53) - پند سیاوش به پیران ویسه
***
گزیده پندهایی در لا به لای گفتار ها و متن شاهنامه، که حکیم بزرگوار طوس، بیشتر در آغاز و فرجام داستا۰ن هایش و گاه از زبان ِ دل ِ شخصیت های شاهنامه اش، لب به سخن می گشاید.
***
پند سیاوش به پیران ویسه:
چه بندی دل اندر سرای سپنج/چه یازی به رنج و چه نازی به گنج-
که از رنج دیگر کسی برخورد/جهانجوی دشمن چرا پرورد-
چو خرم شود جای آراسته/پدید آید از هر سوی خواسته-
نباشد مرا بودن ایدر بسی/نشیند برین جای دیگر کسی-
نه من شاد باشم نه فرزند من/نه پرمایه گردی ز پیوند من-
نباشد مرا زندگانی دراز/ز کاخ و ز ایوان شوم بینیاز-
شود تخت من گاه افراسیاب/کند بیگنه مرگ بر من شتاب-
چنین است رای سپهر بلند/گهی شاد دارد گهی مستمند-
بهادر امیرعضدی