برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
بیتهای لطیف، تغزلی و مخملین، در شاهنامه 17
***
شب و روز در شاهنامه
***
شاهنامه، تنها ویترین گیر و دار و کُشت و کُشتار که به نوعی از ملزومات کشور گشایی و سرحد داری حکومتگرانست، نیست. رنگین کمانی از بیتهای لطیف، تغزلی و مخملین نیز هست، که در جای جای شاهنامه و به وفور دیده می شوند.
***
جلوه فروشی ستارگان:
جهان چون ز شب رفته دو پاس گشت / همه روی کشور پر الماس گشت -
جلوه فروشی خورشید:
چو بگذشت نیمی ز گردان سپهر / درخشنده خورشید بنمود چهر -
کرشمه ی شب:
چو خورشید بر تخت زرین نشست / شب تیره رخسار خود را ببست -
چو خورشید بر چرخ بنمود پشت / شب تیره شد از نمودن درشت -
سر زدن سپیده:
بدانگه که دریای یاقوت زرد / زند موج بر کشور لاژورد
چو تاج خور روشن آمد پدید / سپیده ز خم کمان بردمید
مغازله ی خورشید با ماه:
چو از کوه بفروخت گیتی فروز / دو زلف شب تیره بگرفت رو -
ازان چادر قیر بیرون کشید / بدندان لب ماه در خون کشید -
طغیان خورشید:
چو افگند خور سوی بالا کمند / زبانه برآمد ز چرخ بلند -
تفاخر خورشید:
چو خورشید بر چرخ گنبد کشید / شب تار شد از جهان ناپدید
بهادر امیرعضدی