بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه
***
(111) - اصطلاح ِ "ور پریدن" یا "الهی ور بپری"، در شاهنامه فردوسی.
***
حال و روز افراسیاب، پس از فرو ریختن دیوار و تسخیر شدن گنگ دژ توسط کیخسرو:
پر از درد ازان باره آمد فرود/همی داد تخت مهی را درود-
همی گفت کی بینمت نیز باز/ایاروز شادی و آرام و ناز-
وزان جایگه خیره شد ناپدید/تو گفتی چو مرغان همی بر پرید-
بهادر امیرعضدی