برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش 5 - کفشگر نو رسته

و.ک(072,5)  

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش 5 - کفشگر نو رسته
***

 چنین بود تا کودکی کفشگر/زنی خواست با چیز و نام و گهر-
 (نبودش دران کار افزار سخت)/همی زار بگریست مامش ز بخت-
 همانا نهان داشت لختی نبید/پسر را بدان خانه اندر کشید-
 به پور جوان گفت کاین هفت جام/بخور تا شوی ایمن و شادکام-
 (مگر بشکنی امشب آن مهر تنگ)/(کلنگ از نمد، کِی کَنَد کان ِ سنگ)-
 بزد کفشگر جام می هفت و هشت/(هم‌اندر زمان آتشش سخت گشت)-
 جوانمرد را جام گستاخ کرد/(بیامد در خانه سوراخ کرد)-


 بهرام گور به موبدان:
 جهاندار زان در شگفتی بماند/همه موبدان و ردان را بخواند-
 به موبد چنین گفت کاین کفشگر/نگه کن که تا از که دارد گهر-

مادر ِ کفشگر "جوان نو رسته" به بهرام گور:
 همان مادرش چون سخن شد دراز/دوان شد بر شاه و بگشاد راز-
نخست آفرین کرد بر شهریار/که شادان بزی تا بود روزگار-
 چنین گفت کاین نورسیده به جای/یکی زن گزین کرد و شد کدخدای-
 (به کار اندرون، نایژه سُست بود)/(دلش گفتی از سست ِ خود، رُست بود)-
 بدادم سه جام نبیدش نهان/که ماند کس از تخم او در جهان-
 هم‌اندر زمان لعل گشتش رخان/(نمد سر برآورد و گشت استخوان)-
 نژادش نبد جز سه جام نبید/که دانست کاین شاه خواهد شنید-
 بخندید زان پیرزن شاه گفت/که این داستان را نشاید نهفت-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد