برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش ششم - نبرد سپاه منوچهر با سپاه افراسیاب

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی -  بخش ششم
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از  اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد.  نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ  اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
 نبرد سپاه منوچهر با سپاه افراسیاب:

چپ و راست و قلب و جناح سپاه/بیاراست لشکر چو بایست شاه-
زمین شد به کردار کشتی برآب/تو گفتی سوی غرق دارد شتاب-
بزد مهره بر کوههٔ ژنده پیل/زمین جنب جنبان چو دریای نیل-
همان پیش پیلان تبیره زنان/خروشان و جوشان و پیلان دمان-
یکی بزمگاهست گفتی به جای/ز شیپور و نالیدن کره نای-
برفتند از جای یکسر چو کوه/دهاده برآمد ز هر دو گروه-
بیابان چو دریای خون شد درست/تو گفتی که روی زمین لاله رست-
پی ژنده پیلان بخون اندرون/چنان چون ز بیجاده باشد ستون-

و
ز گرد سواران هوا بست میغ/چو برق درخشنده پولاد تیغ-
هوا را تو گفتی همی برفروخت/چو الماس روی زمین را بسوخت-
به مغز اندرون بانگ پولاد خاست/به ابر اندرون آتش و باد خاست-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد