برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش نهم - نبرد کیکاووس با سپاه سهراب
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد. نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
نبرد کیکاووس با سپاه سهراب:
از ایران سپه برشد آوای کوس/ز گرد سپه شد هوا آبنوس-
خروش سواران و گرد سپاه/چو شب کرد گیتی نهان گشت ماه-
درخشیدن تیغ الماس گون/سنانهای آهار داده به خون-
تو گفتی که برشد به گیتی بخار/برافروختند آتش کارزار-
ز کشته فگنده به هر سو سران/زمین کوه گشت از کران تا کران-
و
تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز/نهان گشت خورشید گیتی فروز-
شد از سم اسپان زمین سنگ رنگ/ز نیزه هوا همچو پشت پلنگ-
تو گفتی هوا کوه آهن شدست/سر کوه پر ترگ و جوشن شدست-
به ابر اندر آمد سنان و درفش/درفشیدن تیغهای بنفش-
بهادر امیرعضدی