برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
رو یا روی نهادن دیدگاه سلحشورانه فردوسی با روحیه ی صوفیگرانه و عرفان منشانه.
***
تقابل جبر و اختیار. تفاوت عرفان و عملگرایی.
***
به راستی که روح بلند و بی باک و بی مهابای حکیم بزرگوار طوس، درین بیت آشکار ست:
ز بدها "نباید" که پرهیز کرد/که پیش آیدت روز ننگ و نبرد-
عطف به واژه ی "که"، در مصرع دوم( "که" پیش آیدت روز ننگ و نبرد).
پیشاپیش آماده باش، "چرا که" مآلاً روزی به بد گرفتار خواهی شد.
***
در بخش رستم در نوند، چنین آمده:
چه گفت آن سراینده مرد ِ دلیر/که ناگه برآویخت با نره شیر،
که گر نام ِ مردی بجویی همی/رخ ِ تیغ ِ هندی، بشویی همی،
"ز بدها، نباید که پرهیز کرد/که پیش آیدت روز ننگ و نبرد".
دیدگاه سلحشورانه و اختیار گزین حکیم:
دهر غدارست و از بد به تو پرهیز نخواهد کرد.
دهر بی رحم و مروت ست، به تو رحم نخواهد کرد. تو هم رحم مکن.
دیدگاهی فعال، کنشگر، عمل گرا ، پراگماتیست، بی پروا، ریسک ناپذیر، دیدگاهی حماسی، سلحشورانه.
و در ادامه چنین می گوید:
حکیم خردمند، این بی پروایی و بی باکی را در وجه عملگرایانه رستم پیش چشم می آورد:
***
رو یا روی نهادن دیدگاه سلحشورانه حکیم فرزانه با وجه صوفیانه و عارفانه مشابه همین بیت:
ز بدها "بباید" که پرهیز کرد/چو پیش آیدت روز ننگ و نبرد.
به گاهی که با "بد" روزگار و غدر دهر رو در رو گشتی، بایستی که از بد پرهیز کنی و تسلیم سرنوشت باشی.
دیدگاهی منفعل، کرخت، تسلیم پذیر، مسالمت جو.
دیدگاهی عرفانی همراه با صبر پیشگی و بفرجام، دهری و جبر پذیر.
........................................................................................
پ ن:
"ز بدها، نباید که پرهیز کرد/که(چو) پیش آیدت روز ننگ و نبرد".
"چو" پیش آیدت روز ننگ و نبرد.
در آن صورت، مشروط می بود.
"چنانچه" با بد مواجه شدی"، "نباید" که از بدها پرهیز کنی. باید برای دفع بد، به بدی دست یازی.
پیام نهفته ی حکیم:
گاه برای صلح، باید جنگید.