بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
جایگاه واژه ی آفرینش در شاهنامه - (2) - آفرینش مردم
***
فردوسی، بر هفت واژه ی خرد، راستی، آشتی، داد، زندگی، آفرینش، و بنام زیستن، متمرکز ست و سرتاسر شاهنامه سرشار از به رخ کشیدن این مفاهیم ست. حکیم فردوسی، با جلا بخشیدن به همین مفاهیم، سلاحی بر ضد نقطه ی مقابل همین واژه ها، (جهل، دروغ، جنگ، بیداد، مرگ، تباهی و بدنامی) می سازد. حکیم طوس برای به کرسی نشاندن این هفت واژه، از سیاهی لشکر ِ سپاه ِ شراب، جام، پهلوانی، گردی، سالاری، درفش، شاهی، نیرومندی و میهن دوستی، بهره می برد.
***
جایگاه آفرینش مردم در شاهنامه:
***
جایگاه مردم در شاهنامه:
چو زین بگذری مردم آمد پدید/شد این بندها را سراسر کلید-
سرش راست بر شد چو سرو بلند/به گفتار خوب و خرد کاربند-
پذیرندهٔ هوش و رای و خرد/مر او را دد و دام فرمان برد-
ز راه خرد بنگری اندکی/که مردم به معنی چه باشد یکی-
مگر مردمی خیره خوانی همی/جز این را نشانی ندانی همی-
ترا از دو گیتی برآورده اند/به چندین میانجی بپرورده اند-
بهادر امیرعضدی