970907
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ترسیم مرگ، به روایت حکیم فردوسی طوسی - بخش اول
***
در زندگی، چهره ای کریه و منحوس تر از مرگ وجود ندارد و شاهنامه به زیبا ترین و شیوا ترین شکل این واقعیت نا گریز و نا گزیر و محتوم که خود بخشی از زندگی ست را به تصویر می کشد.
***
کسی بی زمانه، به گیتی نمرد / نمرد، آنکه نام ِ بزرگی ببرد -
به نام ِ نکو گر بمیرم، رواست / مرا نام، بهتر که تن مرگ راست -
اگر صد بمانی و گر صد هزار/به خاک اندر آید سرانجام کار -
جهان را چنین ست آیین و ساز/ندارد به مرگ از کسی چنگ باز -
چنین است هر چند مانیم دیر/نه پیل سرافراز ماند نه شیر -
دل سنگ و سندان بترسد ز مرگ/رهایی نیابد از او بار و برگ -
مرگ افراسیاب:
چنینست رسم سرای سپنج / نمانی درو جاودانه مرنج -
نه دانا گذر یابد از چنگ مرگ / نه جنگ آوران زیر خفتان و ترگ -
اگر شاه باشی وگر زردهشت / نهالی ز خاکست و بالین ز خشت -
چنان دان که گیتی ترا دشمنست / زمین بستر و گور پیراهنست -
بهادر امیرعضدی