برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

بازو بند گوهر نشان انوشیروان و بزرگمهر

و.ک(353) 

970819

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی  

***

بازو بند گوهر نشان انوشیروان و بزرگمهر

***

 چشم تنگی و کوته بینی انوشیروان به خاطر ناپدید شدن "دُرّ در بازوبندش"، به نادیده انگاری "دُرّ در بَرَش"، (بزرگمهر ِ  دانا) می انجامد.


***

 کسرا با بزرگمهر در شکارگاه خفته بود که مرغی سیاه، گوهر و یاقوت بازو بند کسرا را میکند و میبلعد. شاه بیدار میشود و به  بزرگمهر وزیر خردمند خود بد گمان میشود و او را سگ خطاب میکند و به زندان ش می اندازد:

برهنه شد از جامه بازوی او/یکی مرغ رفت از هوا سوی او - 

فرود آمد از ابر مرغ سیاه/ز پرواز شد تا ببالین شاه - 

ببازو نگه کرد و گوهر بدید/کسی را به نزدیک او بر ندید - 

چو بدرید گوهر یکایک بخورد/همان دُرّ خوشاب و یاقوت زرد - 

بخورد و ز بالین او بر پرید/همانگه ز دیدار شد ناپدید - 


و شاه بیدار شده  و به بزرگمهر بد گمان می شود:

گمانی چنان برد کو را بخواب/خورش کرد بر پرورش بر شتاب - 

بدو گفت کای سگ تو را این که گفت/که پالایش طبع بتوان نهفت -

 

بپژمرد بر جای بوزرجمهر/ز شاه و ز کردار گردان سپهر - 

بفرمود تا روی سندان کنند/بداننده بر کاخ زندان کنند - 

در آن کاخ بنشست بوزرجمهر/ازو بر گسسته جهاندار مهر -   


بهادر امیرعضدی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد