و.ک(349)
970801
بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
هوم عابد در شاهنامه فردوسی:
به نزدیک بردع یکی غار بود / سرِ کوه غار از جهان نابسود –
ز هر شهر دور و به نزدیک آب / که خوانی ورا هنگ افراسیاب -
افراسیاب به غاری در کوه بردع، نزدیک عبادتگاه هوم پناه برد و به دست او اسیر شد:
یکی مرد نیک اندران روزگار / ز تخم فریدون آموزگار -
پرستار با فر و برز کیان / بهر کار با شاه بسته میان -
کجا نام این نامور "هوم" بود / پرستنده دور از بر و بوم بود -
یکی کاخ بود اندر آن برز کوه / بدو سخت نزدیک و دور از گروه -
به ترکی چو این ناله بشنید هوم / پرستش رها کرد و بگذاشت بوم -
چنین گفت کین ناله هنگام خواب / نباشد مگر آنِ افراسیاب -
ز کوه اندر آمد به هنگام خواب / بدید آن در هنگ افراسیاب -
بیامد بکردار شیر ژیان / ز پشمینه بگشاد گردی میان -
کمندی که بر جای زنار داشت / کجا در پناه جهاندار داشت -
به هنگ اندرون شد گرفت آن بدست / چو نزدیک شد بازوی او ببست -
همی رفت و او را پس اندر کشان / همی تاخت با رنج چون بیهشان -
….………………………………………………………….................
یکی از دانشمندان مشهور پارسی بر آن ست که:
هوم که هم گیاه و هم خداست، مرد بزرگی از ایران بود (*) و کارهای بزرگی انجام داد که نام او را به یادگار نهاد.
(مدی، آیینهای دینی پارسیان، ص 301) *
برگرفته از شناخت اساطیرایران – جان هینلز ( john R. Hinnells ) - ترجمه: ژاله آموزگار، احمد تفضلی
***
(*) - شاید اشاره فردوسی هم به همین هوم باشد. هوم،《یابنده و اسیر کننده افراسیاب》 در محل اختفایش (هنگ افراسیاب)، در کوهی نزدیک بردع.
بهادر امیرعضدی