برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

نام و نشان بزرگان، از اسرار مگو - بخش نخست - رستم

961026

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

*** 

نام و نشان بزرگان، از اسرار مگو -  بخش نخست - رستم

بنا بر عادت و ایجاب، رسمِ نا نوشته ایی، بین یلان و سران برجسته ی سپاه، مرسوم بوده ست که نامشان مخفی بماند. یا با نشانی و "آدرس" غلط، حریف را گمراه میکرده اند. و بیش از همه، نام رستم بنا به حفظ " امنیّتِ استراتژیک " نظامی، مخفی می مانده. 

***  

نام و نشان رستم، از اسرار مگو:

چو آمد به تنگ اندرون جنگجوی/تهمتن سوی رخش بنهاد روی-
نشست از بر رخش و رخشنده تیغ/کشید و بیامد چو غرنده میغ-
بدو گفت اولاد نام تو چیست/چه مردی و شاه و پناه تو کیست-
نبایست کردن برین ره گذر/ره نره دیوان پرخاشخر-

رستم به اولاد:

چنین گفت رستم که نام من ابر/اگر ابر باشد به زور هژبر-

همه نیزه و تیغ بار آورد/سران را سر اندر کنار آورد-
به گوش تو گر نام من بگذرد/دم و جان و خون و دلت بفسرد-
نیامد به گوشت به هر انجمن/کمند و کمان گو پیلتن-
هران مام کاو چون تو زاید پسر/کفن دوز خوانیمش ار مویه‌گر-
تو با این سپه پیش من رانده‌ای/همی گوز برگنبد افشانده‌ای-

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد