960510
بر گزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
« حرمت جسد دشمن »، در شاهنامه فردوسی.
***
کشته شدن شیده یا پشنگ (*) ، پسر افراسیاب، بدست کیخسرو:
***
چو آگاه شد خسرو از روی اوی/وزان زور و آن برز بالای اوی-
گرفتش بچپ گردن و راست پشت / برآورد و زد بر زمین بر درشت -
همه مهره ی پشت او همچو نی / شد از درد ریزان و بگسست پی -
یکی تیغ تیز از میان بر کشید / سراسر دل نامور بر درید -
به رهام گفت این بد بدسگال / دلیر و سبکسر مرا بود خال -
پس از کشتنش مهربانی کنید / یکی دخمه ی خسروانی کنید -
تنش را به مشک و عبیر و گلاب / بشویید مغزش بکافور ناب -
بگردنش بر طوق مشکین نهید / کله بر سرش عنبر آگین نهید -
....................................................................................
پ ن:
(*) شیده، پسر افراسیاب - پشنگ ست نامش پدر شیده خواند / که شیده به خورشید تابنده ماند