و.ک(334)
971119
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
رومیان اول بار، فن اسب سواری را از گشتاسب می آموزند.
***رومیان سالها با اسب، بار و ارابه میکشیدند و سواری را نمی دانستند.
***
گشتاسب پس از قهر و جدایی از پدرش لهراسب، و بخشیدن عطای ایران را به لقای پدر، در بدو رسیدن به روم، برای امرار معاش بنا به شناختش از اسب، به نزد نستاو، رمه بان قیصر می رود:
به نزدیک نستاو چون شد فراز/ برو آفرین کرد و بردش نماز-
نگه کرد چوپان و بنواختش/ به نزدیکی خویش بنشاختش-
چه مردی بدو گفت با من بگوی/ که هم شاه شاخی و هم نامجوی-
چنین داد پاسخ که ای نامدار/ یکی کُرّ ِه تازم دلیر و سوار-
چندی بعد گشتاسب به محضر و بار عام قیصر روم، بار می یابد.
قیصر روم، پس از دیدن مهارت گشتاسب از سوار گیری از اسبان رمه اش که تا به آنروز تنها بار بر و ارابه کش بودند، مات و مبهوت، به وجد می آید:
بپرسید و گفت این سوار از کجاست/که چندین بپیچد چپ و دست راست-
قیصر، اساساً سوار کاری و سوار گیری از اسب را تا کنون ندیده و نه شنیده:
سرافراز گردان بسی دیده ام/سواری بدین گونه نشنیده ام-
گشتاسب، یاد آور بردن فن اسب سواری (کاربردی فرا تر از بار و ارابه کشی)، از ایران به روم می باشد.
................................................
پ ن:
هرتسفلد در کتاب گزارشهای باستان شناسی ایران اشاره میکند که (خوارزم ایران ویج)، از مراکزی ست که از سر زمینهای دیگر، به آنجا رفته و حرفه ی بار ور کردن اسب، مادیان، یا به گویش آن روز، (گُشن گیری) آموزش می دیده اند.
و به تعبیری، ایران مهد و بانی فن پرورش اسب بوده است.
*
در اسناد مکتوبی از منابع (میتانی)، از گشن گیری اسب در روم یا (آسیای کوچک)، نام برده شده. *
ورزینسکی هم اشاره میکند که گشن گیری اسب کار چندان آسانی نبوده و در سومر، چندین قرن زمان برده.
*
در اوستا، اشاره میشود که گشتاسب، از نوذریان ست و اینکه نوذریان اسبان با شکوهی دارند.
*
در اَرت یشت، سخن از نوذریان (تیز تک) است.
نام گشتاسب، خود گواه و به معنی (دارنده ی اسبان فراوان) ست.
*
در اوستا، (ویشتاسپا) و در پهلوی (ویشتاسپ) آمده.
*
نقل از ابراهیم پور داوود: (دارنده ی اسب چموش و رمو)
*
مهرداد بهار: (دارنده ی اسب آماده) معنا شده.
*
در آبان یشت:
نوذریان از فرشتگان، خواستار اسبان تکاورند.
او را نوذریان ستودند.
... نوذریان از او اسبان تکاور خواستند.
... بزودی نوذریان کامروا شدند و گشتاسب در این سر زمینها بر اسبان تیز تک دست یافت.
بهادر امیرعضدی