960116
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
"صنعت ِ ادبی ِ ایجاز" در شاهنامه - 5
***
نبوغ ِ فردوسی در بکار گیری "صنعت ِ ادبی ِ ایجاز" در اثر ِ کوه پیکرش، شاهنامه.
***
"بسی گفت و بشنید و زد داستان" / سر انجام، او گشت، همداستان -
"بکُشتم کسی را، که بایست کشت" / که بُد کژ و با راه یزدان، درشت -
"به خوان و نبید و شکار و نشست" / همی بود با شاه، مهتر پرست -
"بیفتاد و برخاست و برگشت ازوی / به سوی گله، تیز، بنهاد روی" -
"چه گویی، چه سازی، چه پاسخ دهی / که جفت ِ تو بادا، مهی و بهی" -
چو از خواب بیدار شد پیلتن / بدو دشتبان گفت ای اهرمن -
"چرا اسب در خید بگذاشتی / بر ِ رنج ِ نابرده، بر داشتی" -
زگفتار او تیز شد مرد ِ هوش / "بجَست و گرفتش، یکایک، دو گوش" -
"بیفشرد و بر کَند، هر دو، ز بُن" / "نگفت از بد ونیک، با او، سخن" -
بهادر امیرعضدی