و.ک(325)
960315
***
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
دستور بهرام به مجازات دست درازی به مال دیگران:
زنی با جوالی میان پر ز کاه / همی رفت پویان میان سپاه –
سواری بیامد خرید آن جوال / ندادش بها و بپیچید یال -
خروشان بیامد به بهرام گفت / که کاه هست لختی مرا در نهفت –
بهای جوالی همی داشتم / به پیش سپاه تو بگذاشتم –
کنون بستد از من سواری به راه / که دارد به سر بر ز آهن کلاه –
بجستند آن مرد را در زمان / کشیدند نزد سپهبد دمان -
ستاننده را گفت بهرام گرد / گناهی که کردی سرت را ببرد -
دوانش به پیش سراپرده برد / سرو دست و پایش شکستند خرد –
میانش به خنجر به دو نیم کرد / بدو مرد بیداد را بیم کرد –
خروشی برآمد ز پرده سرای / که ای نامداران پاکیزه رای –
هرآنکس که او برگ کاهی ز کس / ستاند نباشدش فریادرس –
میانش به خنجر کنم به دونیم / بخرید چیزی که باید به سیم –