برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

بازور، و افسون ِ بارش ِ برف و بوران بر سر سپاه ایران

و.ک(317)

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

*** 

بازور، و  افسون ِ  بارش ِ  برف و بوران بر سر سپاه ایران

***

بازورِ جادو در شاهنامه

***

با زور، به دستور پیران ویسه، با افسون برف و بوران بر سر سپاه ایران می پراکند و دست و بازوی سپاهیان ایران را از گردش ابزار نبرد باز میدارد: 

ز ترکان یکی بود با زور نام / به افسون به هر جای گسترده کام -

 بیاموخته کژی و جادوی / بدانسته چینی و هم پهلوی -

 چنین گفت پیران بافسون پژوه / کز ایدر برو تا سر تیغ کوه -

 یکی برف و سرما و باد دمان / بریشان بیاور هم اندر زمان -

 چو بازور در کوه شد در زمان / برآمد یکی برف و باد دمان -

 همه دست آن نیزه‌داران ز کار / فروماند از برف در کارزار -

 وزان پس برآورد هومان غریو / یکی حمله آورد برسان دیو -

 بکشتند چندان ز ایران سپاه /  که دریای خون گشت آوردگاه -

 در و دشت گشته پر از برف و خون / سواران ایران فتاده نگون -

   

کشته به دست رهام*:

 چو رهام نزدیک جادو رسید / سبک تیغ تیز از میان برکشید - 

بیفگند دستش بشمشیر تیز / یکی باد برخاست چون رستخیز -

 ز روی هوا ابر تیره ببرد / فرود آمد از کوه رهام گرد -

 یکی دست ِ  با زور  ِ  جادو به دست / به هامون شد و بارگی برنشست -

 هوا گشت زان سان که از پیش بود / فروزنده خورشید را رخ نمود -

.......................................................................................

پ ن:

*رهام، پسر گودرز کشوادگان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد