برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
نمودهای منحصر به فردِ فردوسی، از "نیایش"، و نه کرنش و استغاثه، در شاهنامه – ( بخش 7 )
***
نیایش، در شاهنامه، همواره بر بنیاد "مهر" آگینِ سپاسمندی و پاسداشت ِ توجه و حمایت ِ یزدانِ دادگر استوارست. نه بر "کاهِ روی آبِ" تمنّای بخشایشِ گناه و سیاهکاری.
منش، روش، و کنش ِ سرداران و پهلوانان شاهنامه، بر سقف و ستون ِ راستی، خود باوری و اعتماد ِ به نفس بنا شده و بر همین مبنا، استغاثه، کرنش و لابه را بر نمی تابند.
***
کیخسرو پس از پیروزی بر افراسیاب، به پاسداشت این پیروزی، ابتدا به میگساری می نشیند:
سپه چون نگه کرد در قلبگاه / ندیدند جایی درفش سیاه -
ز شه خواستند آنزمان زینهار / فرو ریختند آلت کارزار -شبی کرد جشنی که تا روز پاک/همی مرده برخاست از تیره خاک-
آنگاه سر و تن می شوید و به نیایش کردگار می پردازد:
شهنشاه ایران سر و تن بشست / یکی جایگاه پرستش بجست -
کز ایرانیان کس مر او را ندید / نه دام و دد آوای ایشان شنید -
ز شبگرد تا ماه بر چرخ ساج / بسر بر نهاد آن د لافروز تاج -
ستایش همی کرد برکردگار / ازان شادمان گردش روزگار -
فراوان بمالید بر خاک روی / برخ بر نهاد از دو دیده دو جوی -
و زآنجا بیامد سوی تاج و تخت / خرامان و شادان دل و نیکبخت -