و.ک(303)
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
پیوند دین و پادشاهی در شاهنامه - بخش 01
***
اردشیر ساسان(اردشیر بابکان):
چو بر دین کند شهریار آفرین / برادر شود شهریاری و دین -
نه بی تخت شاهیست دینی به پای / نه بی دین بود شهریاری به جای -
دو دیباست یک در دگر بافته / برآورده پیش خرد تافته -
نه از پادشا بی نیازست دین / نه بی دین بود شاه را آفرین -
چنین پاسبانان یکدیگرند / تو گویی که در زیر یک چادرند -
نه آن زین نه این زان بود بی نیاز / دو انباز دیدیمشان نیک ساز -
چو باشد خداوند رای و خرد / دو گیتی همی مرد دینی برد -
چو دین را بود پادشا پاسبان/تو این هر دو را جز برادر مخوان-
چو دین دار کین دارد از پادشا/مخوان تا توانی ورا پارسا-
هرانکس که بر دادگر شهریار/گشاید زبان مرد دینش مدار-
پرسش موبد از انوشیروان ِ قباد(کسری - انوشیروان):
بپرسید موبد ز شاه زمین/سخن راند از پادشاهی و دین -
که بی دین جهان به که بی پادشا/خردمند باشد برین بر گوا -
هرآنگه که شد تخت بی پادشا/خردمندی و دین نیارد بها -
چو دین را بود پادشا پاسبان / تو این هر دو را جز برادر مخوان -
چو دین دار کین دارد از پادشا / مخوان تا توانی ورا پارسا -
هرانکس که بر دادگر شهریار / گشاید زبان مرد دینش مدار -
بهادر امیرعضدی