برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

رسمِ سیاه پوشیدن در سوگِ عزیزان در شاهنامه

و.ک(300)

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

رسمِ سیاه پوشیدن در سوگِ عزیزان در شاهنامه 

*** 

در سوگِ سیاوش:

چو این گفته بشنید کاووس شاه / سر نامدارش نگون شد ز گاه -

 بر و جامه بدرید و رخ را بکند / به خاک اندر آمد ز تخت بلند -

 برفتند با مویه ایرانیان / بدان سوگ بسته به زاری میان -

 همه دیده پرخون و رخساره زرد / زبان از سیاوش پر از یادکرد -

 چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر / چو شاپور و فرهاد و رهام شیر -

 «همه جامه کرده کبود و سیاه» / همه خاک بر سر بجای کلاه"  –

بدان سوگ بسته به زاری میان / برفتند با مویه ایرانیان -  
و
جهاندار کیخسرو آمد بگاه / نشست از بر زیرگه با سپاه - 
از ایرانیان هرک بد نامجوی / پیاده برفتند بیرنگ و بوی - 
همه جامه هاشان کبود و سیاه / دو هفته ببودند با سوگ شاه - 
ز بهر ستودانش کاخی بلند / بکردند بالای او ده کمند - 
ببردند پس نامداران شاه / دبیقی و دیبای رومی سیاه - 
کسی نیز کاوس کی را ندید / ز کین و ز آوردگاه آرمید -

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد