برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

مفهوم و برداشت از نژاد، در شاهنامه

و.ک(292)

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی 

***

مفهوم و برداشت از نژاد، در شاهنامه:

به پالیز چون برکشد سرو شاخ / سر شاخ سبزش برآید ز کاخ -

به بالای او شاد باشد درخت / چو بیندش بینادل و نیک‌بخت - 

سزد گر گمانی برد بر "سه چیز" / کزین "سه" گذشتی چه چیزست نیز –

"هنر با نژادست و با گوهر" است / سه چیزست و هر سه به‌ بند اندرست - 

هنر کی بود تا نباشد گهر / نژاده بسی دیده‌ای بی‌هنر؟ -

گهر آنک از فر یزدان بود / نیازد به بد دست و بد نشنود - 

نژاد آنک باشد ز تخم پدر / سزد کاید از تخم پاکیزه بر - 

هنر گر بیاموزی از هر کسی / بکوشی و پیچی ز رنجش بسی - 

ازین هر "سه" گوهر بود مایه‌دار / که زیبا بود خلعتِ کردگار – 


حکیم طوس، این هر سه را لازم و نه کافی میداند.

و می فرماید:

برای بایستگی و کمالِ انسانی، قدرتِ تشخیص و "خرد بایدت". 


چو هر سه بیابی، "خرد بایدت" / شناسندهٔ نیک و بد بایدت -

چو این چار با یک تن آید بهم / براساید از آز وز رنج و غم –

بهادر امیرعضدی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد