برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
« آداب میگساری »، در شاهنامه فردوسی - بنام نوشیدن می - 4
***
بنام نوشیدن می در شاهنامه:
کنون می گساریم تا نیمشب / بیاد بزرگان گشاییم لب -
*
بنام نوشیدن رستم پس از پیروزی در نبرد هماون:
بفرمود تا پیل با تخت عاج/بیارند با طوق زرین و تاج-
می خسروانی بیاورد و جام/نخستین ز شاه جهان برد نام-*
یکی جام زرین به کف برگرفت/ز گشتاسب آنگه سخن در گرفت -
*
می و رود بر خوان و میخواره خواست/به یاد جهاندار بر پای خاست -
*
خنک آنکه جامی بگیرد به دست/خورد یاد شاهان یزدان پرست -
*
می خسروی خواست طایر به جام/نخستین ز غسانیان برد نام -
*
سبک، باغبان می به شاپور داد/که بردار ازان کس که آیدت یاد -
*
بهرام گور در خانه لنبک آبکش:
چو نان خورده شد می گرفتند و جام/نخست از شهنشاه بردند نام -کبروی در پیشگاه بهرام گور:
ز پیش بزرگان بیازید دست/بدان جام می تاخت و بر پای جست-
به یاد شهنشاه بگرفت جام/منم گفت میخواره کبروی نام -به روی شهنشاه جام نبید/چو من درکشم یار خواهم گزید-
*
برزین کدیور، در پیشگاه بهرام گور:
بیاورد برزین می سرخ و جام/نخستین ز شاه جهان برد نام -بهادر امیرعضدی