برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
آیین ها در شاهنامه ی فردوسی - ۵ - آیین زرتشت - زرتشت و دین بهی در شاهنامه – ۸
***
بپیچید و نامه بکردش نشان / بدادش بدان هر دو گردنکشان -
بفرمودشان گفت به خرد بوید / به ایوان او با هم اندر شوید -
« چو او را ببینید بر تخت و گاه / کنید آن زمان خویشتن را دو تاه » -
« بر آیین شاهان نمازش برید / بر تاج و بر تخت او مگذرید » -
چو هر دو نشینید در پیش اوی / سوی تاج تابندهش آرید روی -
گزارید پیغام فرخش را / ازو گوش دارید پاسخش را -
« چو پاسخ ازو سر بسر بشنوید / زمین را ببوسید و بیرون شوید » –
چو از پیش او کینهور بیدرفش / سوی بلخ بامی کشیدش درفش -
ابا یار خود خیره سر نام خواست / که او بفگند آن نکو راه راست -
چو از شهر توران به بلخ آمدند / به درگاه او بر پیاده شدند -
« پیاده برفتند تا پیش اوی / براین آستانه نهادند روی » -
چو رویش بدیدند بر گاه بر / چو خورشید و تیر از بر ماه بر -
« نیایش نمودند چون بندگان / به پیش گزین شاه فرخندگان » -
بدادندش آن نامهٔ خسروی / نوشته درو بر خط یبغوی* -
........................................................................
پ ن:
* خط یبغوی، خط تخارستانی - یبغوی «ینگی کند» - ولایت پهناور تخارستان در شرق بلخ، به امتداد ساحل آمو دریا تا حدود بدخشان امتداد دارد. و از سوی جنوب به رشته کوههای بامیان و پنجشیر محدود میگردد. - تُخارِسْتان، یا طخارستان، سرزمینی کهن و نام ولایتی در خراسان بزرگ در نخستین سدههای اسلامی، واقع در امتداد کرانه های جنوبی جیحون علیا و وسطا. – – ترک های اوغوزمغولستان - این ولایت باستانی را یونانی ها با شکل توخاری آورده اندکه شامل سرزمین علیای آمو بود. - راه مستقیمی از قندوز به آمو دریا رفته و خرابه های بسیار مهم «قلعه زال » یکی از شهر های باستانی مهم افغانستان در کناره آن قرار دارد