و.ک(249)
970628
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
افراسیاب و رگه هایی از انگاره ی خیام اندیشی
***
گفتگوی هوم عابد با افراسیاب و رگه هایی از انگاره ی خیام اندیشی در کلام افراسیاب
***
گفتگوی هوم عابد با افراسیاب، زمانی که افراسیاب ِ فراری از دست کیخسرو، به خرابه ای پناه می برد:
ز گیتی یکی غار بگزید راست / چه دانست کان غار هنگ بلاست -
چو آن شاه را هوم بازو ببست / همی بردش از جایگاه نشست -
بدو گفت کای مرد باهوش و باک / پرستار دارنده یزدان پاک -
چه خواهی زمن من کییم درجهان / نشسته بدین غار با اندهان -
بدو گفت هوم این نه آرام تست / جهانی سراسر پر از نام تست -
زشاهان گیتی برادر که کشت / که شد نیز با پاک یزدان درشت -
چو اغریرث و نوذر نامدار / سیاوش که بد در جهان یادگار -
تو خون سر بیگناهان مریز / نه اندر بن غار بی بن گریز -
افراسیاب، در واپسین دم حیات، پاسخی خیام گونه به هوم عابد میدهد:
"بدو گفت کاندر جهان بیگناه / کرا دانی ای مرد با دستگاه" -
"چنین راند بر سر، سپهر ِ بلند / که آید زمن، درد و رنج و گزند" -
پاسخ افراسیاب به هوم عابد، یادآور انگاره ی تقدیر گرایی خیام.
خیام:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو / آن کس که گنه نکرد چون زیست بگو -