برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
"مانیفست" یا "کلام اول و آخر" گوهر بار حکیم بزرگوار طوس، در قالب اندرز های داهیانه ی بزرگمهر دانشور، در "دیالوگی" شیرین و شنیدنی با موبدان دربار کسرا انوشیروان
***
کسرا انوشیروان:
هرانکس که دارد به دل دانشی/ بگوید، مرا زو بود رامشی -
موبد،
دگر گفت کان کو ز راه گزند / بگردد بزرگست و هم ارجمند –
بزرگمهر دانشور:
چنین داد پاسخ که کردار بد / بسان درختیست با بار بد -
اگر نرم گوید زبان کسی / درشتی به گوشش نیاید بسی -
بدان کز زبانست گوشش به رنج / چو رنجش نجویی سخن را بسنج -
همان کم سخن مرد خسروپرست / جز از پیش گاهش نشاید نشست -
دگر از بدیهای نا آمده / گریزد چو از دام مرغ و دده -
سه دیگر که بر بد توانا بود / بپرهیزد ار ویژه دانا بود -
نیازد به کاری که ناکردنیست / نیازارد آن را که نازردنیست -
نماند که نیکی برو بگذرد / پی روز نا آمده نشمرد –