برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
پند های شاهنامه فردوسی - بخش (۴۲) - حکیم فرزانه طوس از مرگ می گوید.
***
گزیده پندهایی در لا به لای گفتار ها و متن شاهنامه، که حکیم بزرگوار طوس، بیشتر در آغاز و فرجام داستان هایش لب به سخن می گشاید.
***
پند فردوسی:
اگر تندبادی براید ز کنج/بخاک افگند نارسیده ترنج-
ستمکاره خوانیمش ار دادگر/هنرمند دانیمش ار بیهنر-
اگر مرگ دادست بیداد چیست/ز داد این همه بانگ و فریاد چیست-
ازین راز جان تو آگاه نیست/بدین پرده اندر ترا راه نیست-
همه تا در آز رفته فراز/به کس بر نشد این در راز باز-
برفتن مگر بهتر آیدش جای/چو آرام یابد به دیگر سرای-
دم مرگ چون آتش هولناک/ندارد ز برنا و فرتوت باک-
درین جای رفتن نه جای درنگ/بر اسپ فنا گر کشد مرگ تنگ-
چنان دان که دادست و بیداد نیست/چو داد آمدش جای فریاد نیست-
جوانی و پیری به نزدیک مرگ/یکی دان چو اندر بدن نیست برگ-
دل از نور ایمان گر آگندهای/ترا خامشی به که تو بندهای-
برین کار یزدان ترا راز نیست/اگر جانت با دیو انباز نیست-
به گیتی دران کوش چون بگذری/سرانجام نیکی بر خود بری-
کنون رزم سهراب رانم نخست/ازان کین که او با پدر چون بجست-
بهادر امیرعضدی