برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

هفت در شاهنامه - 3 - هفت گردان

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
هفت در شاهنامه - 3 - هفت گردان
***
هفت گرد با رستم برای نجات بیژن از چاه:

بفرمود رستم بسالار بار/که بگزین ز گردان لشکر هزار-
ز مردان گردنکش و نامور/بباید تنی چند بسته کمر-
چو گرگین و چون زنگهٔ شاوران/دگر گستهم شیر جنگ آوران-
چهارم گرازه که راند سپاه/فروهل نگهبان تخت و کلاه-
چو فرهاد و رهام گرد دلیر/چو اشکش که صید آورد نره شیر-
چنین هفت یل باید آراسته/نگهبان این لشکر و خواسته-

و
چو آمد بر سنگ اکوان فراز/بدان چاه اندوه و گرم و گداز-
چنین گفت با نامور هفت گرد/که روی زمین را بباید سترد-
بباید شما را کنون ساختن/سر چاه از سنگ پرداختن-
پیاده شدند آن سران سپاه/کزان سنگ پردخت مانند چاه-
بسودند بسیار بر سنگ چنگ/شده مانده گردان و آسوده سنگ-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد