برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

سَخت و سَختَن در شاهنامه

و.ک(065) 

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
سَخت و سَختَن در شاهنامه
***
 سخت، سَخت، سَختَن، به مفهوم سنجش، وزن کردن، سنجیدن:

 یکی نره گوری بزد بر درخت/که در چنگ او پر مرغی نسَخت-
 همه گنج ارجاسپ در باز کرد/به کَپّان دِرَم سَختن آغاز کرد-
 تو گر سَخته‌ای، شو سخن سَخته‌ گوی/نیاید به بُن هرگز این گفت و گوی-
 خرد را و جان را همی سَنجد اوی/در اندیشهٔ سَخته کی گنجد اوی-
 چو مهتر سراید سخن سَخته به/ز گفتار بد کام پردخته به-
 سه دگیر به کَپّان بسَختید سیم/زن بیوه و کودکان یتیم-
 توانگر کجا سَخت باشد به چیز/فرومایه‌تر شد ز درویش نیز-
 زبانت ترازوست و گفتن گهر/گهر سَخته هرگز که بیند به زر-
 همه سَخته باید که راند سخن/که گفتار نیکو نگردد کهن-
 دو بُرد یمانی همه زرّبفت/بسَختند هر یک به من بود هفت-

کسی کش نیازشت آید به گنج/ستاند ز گنج درم سخته پنج-


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد