برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش هشتم
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد. نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
نبرد کیکاووس با سپاه سهراب:
سپر دار و جوشنوران صد هزار/شمرده به لشکر گه آمد سوار -
یکی لشکر آمد ز پهلو به دشت/که از گرد ایشان هوا تیره گشت -
درخشیدن خشت و ژوپین ز گرد/چو آتش پس پردهٔ لاجورد-
هوا نیلگون گشت و کوه آبنوس/بجوشید دریا ز آواز کوس -
زبس گونه گونه سنان و درفش/سپرهای زرین و زرینه کفش -
تو گفتی که ابری به رنگ آبنوس/برآمد ببارید زو سندروس -
جهان را شب و روز پیدا نبود/تو گفتی سپهر و ثریا نبود -
ازینسان بشد تا در دژ رسید/بشد خاک و سنگ از جهان ناپدید-
بهادر امیرعضدی