برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
مراد از چشم خروس در شاهنامه.
***
چشم خروس تجلی ِ نهایت آراستگی، به هنجاری و سامان یافتگی:
چهل مهد دیگر بد از آبنوس
ز گوهر درفشان چو چشم خروس
به شبگیر برخاست آوای کوس
هوا شد به کردار چشم خروس
چو دانست گرگین که آمد عروس
همه دشت ازو شد چو چشم خروس
بزد نای مهراب و بربست کوس
بیاراست لشکر چو چشم خروس
زمین شد بکردار چشم خروس
ز بس رنگ و آرایش و پیل و کوس
یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
به شادی برآمد ز درگاه کوس
بیاراست میدان چو چشم خروس
بهادر امیرعضدی