و.ک(246)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
گنج های خسرو پرویز
***
نخستین که بنهاد "گنج عروس" / ز چین و ز برطاس وز روم و روس -
دگر گنج پر در خوشاب بود / که بالاش یک تیر پرتاب بود -
که "خضرا" نهادند نامش ردان / همان تازیان نامور بخردان -
دگر "گنج باد آور"ش خواندند / شمارش بکردند و در ماندند -
دگر آنک نامش همی بشنوی / تو گویی همه دیبه ی خسروی -
دگر نامور "گنج افراسیاب" / که کس را نبودی به خشکی و آب -
دگر گنج کش خواندی "سوخته" / کزان گنج بد کشور افروخته -
دگر آنک بد "شادورد بزرگ" / که گویند رامشگران سترگ -
به زر سرخ گوهر برو بافته / به زر اندرون رشته ها تافته -
بهادر امیرعضدی