برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اندرز های داهیانه ی بزرگمهر دانشور به کسرا انوشیروان - 7

برگزیده های از شاهنامه ی فردوسی

***

اندرز های داهیانه ی بزرگمهر دانشور به کسرا انوشیروان -  7

***

اندرز های داهیانه ی بزرگمهر دانشور، در قالب گفت و گو با کسرا انوشیروان:

***

رهنمودهای هشدار دهنده ی بزرگمهر دانشور و ترسیم رمز و راز و راه و چاه سرحد داری به کسرا انوشیروان و توصیه به کارپایه قرار دادن "زند و اوستا" به کسرا

*** 

 کسرا انوشیروان،

به بوزرجمهر آن زمان شاه گفت / که رخشنده گوهر بر آر از نهفت -


بزرگمهر، 

یکی آفرین کرد بوزرجمهر / که ای شاه روشندل و خوبچهر -

چنان دان که اندر جهان نیز شاه / یکی چون تو ننهاد بر سر کلاه -

به داد و به دانش به تاج و به تخت / به فر و به چهر و به رای و به بخت -

چو پرهیزکاری کند شهریار / چه نیکوست پرهیز با تاجدار -

ز یزدان بترسد گه داوری / نگردد به میل و به کنداوری -

"خرد را کند پادشا بر هوا / بدانگه که خشم آورد پادشا" -

نباید که اندیشه ی شهریار / بود جز پسندیده ی کردگار -

ز یزدان شناسد همه خوب و زشت / به پاداش نیکی، بجوید بهشت -

"زبان راست گوی و دل آزرمجوی / همیشه جهان را بدو آبروی" -

هران کس که باشد ورا رایزن / سبک باشد اندر دل انجمن -

"سخن گوی وروشن دل و داد ده / کهان را به که دارد و مه به مه" -

کسی کو بود شاه را زیر دست / نباید که یابد به جائی شکست -

"بدانگاه شد تاج خسرو بلند / که دانا بود نزد او ارجمند" -

نگه داشتن کار درگاه را / به زهر آژدن کام بدخواه را -

چو دارد ز هر دانشی آگهی / بماند جهاندار با فرهی -

"نباید که خسبد کسی دردمند / که آید مگر شاه را زو گزند" -

کسی کو به بادافره اندر خورست / کجا بدنژادست و بد گوهرست -

کند شاه دور از میان گروه / بیآزار تا زو نگردد ستوه -

هران کس که باشد به زندان شاه / گنهکار گر مردم بیگناه -


"به فرمان یزدان بباید گشاد / به زند و به اُست* آنچ کردست یاد" -


سپهبد به فرهنگ دارد سپاه / بر آساید از درد فریاد خواه -

.......................................................

پ ن:

* اُست، اوستا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد