برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

سرانجام شوم ِ چیرگی خوی بد ِ هرمزد انوشیروان و تعدی به اطرافیانش

و.ک(242)

بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

سرانجام شوم هرمزد انوشیروان و تعدی به اطرافیانش:

***

چنین بود تا شد بزرگیش راست / هرآن چیز درپادشاهی که خواست - 

برآشفت وخوی بد آورد پیش / به یکسو شد از راه آیین وکیش - 

هرآنکس که نزد پدرش ارجمند / بدی شاد و ایمن زبیم گزند -

 یکایک تبه کردشان بیگناه / بدین گونه بد رای و آیین شاه - 

سه مرد از دبیران نوشین روان / یکی پیر ودانا و دیگر جوان - 

چو ایزد گشسب و دگر برزمهر / دبیر خردمند با فر وچهر -

سه دیگر که ماه آذرش بود نام /  خردمند و روشن دل و شادکام -

بر تخت نوشین روان این سه پیر /  چو دستور بودند وهمچون وزیر -

همیخواست هرمز کزین هرسه مرد /  یکایک برآرد بناگاه گرد - 

همی بود ز ایشان دلش پرهراس / که روزی شوند اندرو ناسپاس -

به ایزد گشسب آن زمان دست آخت /  به بیهوده بر بند و زندانش ساخت -

دل موبد موبدان تنگ شد /  رخانش ز اندیشه بیرنگ شد - 

که موبد بد وپاک بودش سرشت /  بمردی ورا نام بد زردهشت -

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد