برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مناظره ی خراد برزین با قیصر روم - 3
***
بخش سوم، در باب "به دینی"
***
چه پیچی ز دین کیومرثی / هم از راه و آیین طهمورثی -
که گویند دارا ی گیهان یکیست / جز از بندگی کردنت رای نیست -
جهاندار دهقان یزدان پرست / چو بر واژه، برسم بگیرد بدست -
نشاید چشیدن یکی قطره آب / گر از تشنگی آب بیند بخواب -
به یزدان پناهد به روز نبرد / نخواهد به جنگ اندرون آب سرد -
همان قبله شان برترین گوهرست / که از آب و خاک و هوا برترست -
نباشند شاهان ما دین فروش / بفرمان دارنده دارند گوش -
بدینار وگوهر نباشند شاد / نجویند نام و نشان جز بداد -
ببخشیدن کاخهای بلند / دگر شاد کردن دل مستمند -
سه دیگر، کسی کو به روز نبرد /بپوشد رخ شید گردان بگرد -
بر و بوم دارد ز دشمن نگاه / جزین را نخواهد خردمند شاه -
"جز از راستی هرک جوید ز دین / برو باد، نفرین بی آفرین" -
چو بشنید قیصر پسند آمدش / سخنهای او سودمند آمدش -
بدو گفت آن کو جهان آفرید / تو را نامدار مهان آفرید -
سخنهای پاک از تو باید شنید / تو داری در رازها را کلید -
کسی را کزین گونه کهتربود / سرش ز افسر ماه برتر بود -
درم خواست از گنج و دینار خواست / یکی افسری نامبردار خواست -
بدو داد و بسیار کرد آفرین / که آباد باد از تو ایران زمین -