برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نظری به دیدگاه مطرحِ زن و فرزندِ دختر از قدیم، که رّد و رگه اش تا امروز و امروزی ها نیز تداوم دارد. - (بخش سوم)
***
زن از دید سپینود:
بهین زنان جهان آن بود / « کزو شوی همواره خندان بود » -
***
زن از دید انوشیروان:
بپرسید، کآهو کدامست زشت / که از ارج دورست و دور از بهشت –
چنین داد پاسخ، که « زن را که شرم / نباشد به گیتی، نه آواز نرم » –
ز مردان، بتر، آنک « نادان بود » / همه زندگانی به زندان بود -
***
زن (سودابه)، از دید رستم.
رستم به کیکاووس:
ترا مهر سودابه و بدخوی/ز سر برگرفت افسر خسروی-
کنون آشکارا ببینی همی/که بر موج دریا نشینی همی-
از اندیشهٔ خرد و شاه سترگ/بیامد به ما بر زیانی بزرگ-
کسی کو بود مهتر انجمن / « کفن بهتر او را ز فرمان زن » -
« سیاوش به گفتارِ زن شد به باد » / خجسته زنی کاو ز مادر نزاد -
***
واقعیتِ موجود اینست که مسیرِ تاریخیِ طی شده ی زنان، چندان هم هموار نبوده و "امروز هم نیست". کوبیدن و هموار کردن این ناهمواری ها صد البته همت، "پایمردی" و تلاشی نفس گیر را می طلبد.