برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اسکندر و چشمه ی آب شور

 برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اسکندر و چشمه ی آب شور
***

 همی رفت یک ماه پویان به راه/به رنج اندر از راه شاه و سپاه-
 چنین تا به نزدیک کوهی رسید/که جایی دد و دام و ماهی ندید-
یکی کوه دید از برش لاژورد/یکی خانه بر سر ز یاقوت زرد -
همه خانه قندیلهای بلور/میان اندرون چشمهی آب شور-
نهاده بر چشمه، زرین دو تخت/برو خوابنیده یکی شور بخت -
به تن مردم و سر چو آن ِ گراز/به بیچارگی مرده بر تخت ِ ناز -
ز کافور زیراندرش بستری/کشیده ز دیبا برو چادری-
یکی سرخ گوهر به جای چراغ/فروزان شده زو همه بوم و راغ-
فتاده فروغ ستاره در آب/ز گوهر همه خانه چون آفتاب-
هرانکس که رفتی که چیزی برد/وگر خاک آن خانه را بسپرد -
همه تنش بر جای لرزان شدی/وزان لرزه آن زنده ریزان شدی -
خروش آمد از چشمه ی آب شور/که ای آرزومند، چندین مشور -
بسی چیز دیدی که آن، کس ندید/عنان را کنون باز باید کشید -
کنون زندگانیت کوتاه گشت/سر تخت شاهیت بی شاه گشت -
سکندر بترسید و برگشت زود/به لشکرگه آمد به کردار دود -
وزان کوه راه بیابان گرفت/غمی گشت و اندیشه ی جان گرفت -
همی راند پر درد و گریان ز جای/سپاه از پس و پیش او رهنمای-

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد