برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شارسان ها یکی از نشانه های آباد گری شاهان - شارسان های قیصر روم - بخش ۶
***
دادگری و آبادگری، دو مَحَک برای سنجش و ارزش گذاری ِ منش و روش شاهان.
***
شارسان، شهرسان، شارستان، شهرستان
***
شارسان های قیصر روم: اوریغ
***
شارسان اوریغ، جایی که اسقف های رومی، به نوشیروان پناه دادند. شارسانی که قیصرآنرا کارستان می نامید:
چنین تا بیامد بران شارستان / که قیصر ورا خواندی کارستان-
که اوریغ بد نام آن شارسان / بدو در چلیپا و بیمارستان -
بدان شارستان دریکی کاخ بود / که بالاش با ابر گستاخ بود-
فراوان بدو اندرون برده بود/ همان جای قیصر برآورده بود -
به ابر اندر آورد برنده تیغ/جهانجوی شد سوی راه وریغ -
که اوریغ بد نام آن شارسان/بدو در، چلیپا و بیمارسان -
وزان دیر، چون برق رخشان ز میغ/بیامد سوی شارسان وریغ -
بهادر امیرعضدی