برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
خاکساری و فروتنی، خوی و منش ِ پهلوانان و شاهان ِ شاهنامه فردوسی ست – ( بخش ۱۰)
***
در شاهنامه، خاکساری و فروتنی، افتادگی و متانت، خوی و منش و رسمی نا نوشته، راستین و روا و روان ست بین پهلوانان و شاهان، که در قامت خاکبوسی، آستان بوسی، کتف و یال و دست و بازو بوسی و ... رخ می نمایاند.
***
هجیر نامه ی کیخسرو را به گودرز میرساند.
هجیر رویاروی گودرز:
هجیر آمد از پیش خسرو دمان / گرازان و خندان و دل شادمان -
پس آن نامهٔ شهریار جهان / بگودرز داد و درود مهان -
نوازیدن شاه بشنید ازوی / بمالید بر نامه بر چشم و روی -
چو بگشاد مهرش بخواننده داد / سخنها برو کرد خواننده یاد -
سپهدار بر شاه کرد آفرین / بفرمان ببوسید روی زمین -
ببود آن شب و رای زد با پسر / بشبگیر بنشست و بگشاد در -
پس آن نامهٔ شاه، فرخ هجیر / بیاورد و بنهاد پیش دبیر -
*
پیران ویسه رویاروی افراسیاب:
بشد تا بنزدیک افراسیاب / نه دم زد بره بر نه آرام و خواب -
بنزدیک شاه اندر آمد چو باد / ببوسید تخت و پیامش بداد -
چو بشنید گفتار پیران بدرد / دلش گشت پرخون و رخساره زرد -
بهادر امیرعضدی