برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

افراسیاب در شاهنامه

و.ک(364) 

970920

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی 

***

 افراسیاب در شاهنامه

***

 افراسیاب پسر ِ پشنگ ِ زاد شم:

 جهان پهلوان پورش افراسیاب / بخواندش درنگی و آمد شتاب - 


  سه برادر افراسیاب:

منوچهر ، گرسیوز ، اغریرث 


 افراسیاب دارای پنج پسر:

بدو شیده گفت ای جهاندیده مرد / چشیده ز گیتی بسی گرم و سرد - 

پسر پنج زنده ست پیشت بپای / نمانیم تا تو کنی رزم رای -


 سه پسر افراسیاب:

سرخه، شیده یا (پشنگ) ، جهن


 قراخان، پسر چهارم افراسیاب:

  قراخان سالار، چارم پسر/کمر بست و آمد به پیش پدر -

قراخان که او بود مهتر پسر/بفرمود تا رفت پیش پدر -  


 پنجمین پسر افراسیاب:

 که سالارشان بود پنجم پسر / یکی نامور گرد پرخاشخر -

 ورا خواندندی "گَو ِ گُردگیر" / که بر کوه بگذاشتی تیغ و تیر -  


وصف افراسیاب: 

بر و بازوی شیر و هم زور پیل / وزو سایه گسترده بر چند میل -

 زبانش به کردار برنده تیغ / چو دریا دل و کف چو بارنده میغ - 


 وصف کیخسرو از افراسیاب: 

همه ساله تا بود، خونریز بود / به بدنامی و زشتی آویز بود - 

بزد گردن نوذر تاجدار / ز شاهان وز راستان یادگار - 

برادرکش و بدتن و شاه کش / بد اندیش و بد راه و آشفته هش -


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد